Quantcast
Channel: نقد و بررسی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 7

بررسی نمایشنامه افرا یا روز می‌گذرد با توجه به ویژگی‌های ملودرام

$
0
0
بررسی نمایشنامه افرا یا روز می‌گذرد با توجه به ویژگی‌های ملودرام

«نخستین ریشه‌­های ملودرام را در نمایشنامه‌های اخلاقی و سنت شفاهی قرون وسطی می‌توان یافت، اما در قرن نوزدهم ملودرام واکنشی است در برابر انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی. در اوایل دهة 1800 بورژوازی پس از انقلاب عزم دفاع از حقوق تازه یافته‌اش را در برابر اشرافیت خودکامه داشت. به باور پیتر بروک با ظهور بورژوازی به‌مثابة طبقه‌ای متمکن امر و نهی اخلاقی جایگزین بینش تراژیک شد. موضوع اصلی ملودرام خانواده و ارزش­های اخلاقی است. از این­رو ملودرام از بورژوازی در برابر فئودالیزم دفاع می‌کرد. چه بسیار حکایت­ها که سخن از هتک حرمت دوشیزه‌ی طبقه متوسط از سوی اشراف‌زادهء ثروتمند بدسرشت می‌راندند. از این بابت کش‌مکش طبقاتی به قلمرو امور جنسی واپس رانده­ می‌شد و خود را از طریق سوءاستفاده جنسی یا تجاوز متجلی می‌ساخت. ملودرام در مقام یک ژانر هم‌دوش با سرمایه‌داری قرن 19 انکشاف یافت- و این سرمایه‌داری نیاز به خانواده را مطرح کرد، خانواده‌ای که از طریق نظام وراثت، به حفاظت از دست­آوردهای تازه‌یافتة بورژوازی (از جمله دارایی‌ها) می‌پرداخت» (هیوارد، 1386: 296). 

 

با عطف توجه به این جنبه از تعریف هیوارد که ملودرام واکنشی است جهت دفاع از ارزش­های تازه شکل گرفتة طبقة بورژوا در مقابل ارزش‌های رو به زوال طبقهء آریستوکرات، می‌توان این­طور استنباط کرد که متنِ افرا یا روز می­گذرد داستان دوشیزه‌ای از طبقة متوسط است یعنی شخصیت افرا که از سوی یکی از اعضای طبقه اشراف یعنی خانم شازده هتک حرمت می‌شود: افرا دختری از طبقة متوسط است، با توجه به محل زندگی و این­که مادر افرا به­نوعی کارگری خانم شازده را می‌کند،  خانوادهء افرا در جایگاه طبقة کارگر قرار می‌گیرد، اما شخصیت افرا با توجه به این­که پدرش کارمند دولت بوده است و شغل خودش آموزگاری است و نیز با توجه به این امر که خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرده‌اند، دختری متعلق به طبقه متوسط است که البته به علت مشکلات به وجود آمده در زندگی‌اشان مجبور به کارگری نیز می‌شود و در اساس در ملودرام آن‌گونه که هیوارد مطرح می‌کند طبقه متوسط خود را از دو سو در معرض هجوم می‌دید: از سوی اشرافیت و از سوی طبقة کارگر. در این متن سویة هجوم اشرافیت که در قالب شخصیت خانم شازده قرار می‌گیرد بسیار پررنگ‌تر  از سویة هجوم طبقة کارگر است. چراکه طبقة کارگر در این متن خانوادة افرا هستند و به­دلیل پیوندهای عاطفی و خونی بین اعضای خانواده‌ای که پدرشان هم در قید حیات نیست سویة هجومی طبقة کارگر چندان ملوس نیست و با توجیهات عاطفی اشک‌انگیز از شدت آن کاسته شده است.   

 

خانم شازده با توجه به نوع دیالوگ­هایش، برخوردش با دیگران و اساساً شخصیت‌پردازی‌اش متعلق به همان طبقة اشرافیت فئودالی است که خود را ارباب و دارای حق اربابی و مردم را رعیت خود می‌داند که همیشه باید مطیع اوامر او باشند. اما اشرافیت فئودالی چگونه در قالب شخصیت خانم شازده با هتک حرمت افرا، طبقهء متوسط را مورد هجوم قرار می‌دهد:     

 

افرا دختری است که بار مالی خانواده بر دوش اوست. چراکه پدرش کشته شده است و مادرش نیز تقریباً به علت مشکلات جسمانی از کار افتاده است. داستان این نمایشنامه به­شکلی پیش می‌رود که افرا علاوه بر شغل آموزگاری مجبور می‌شود به ظاهر برای درس­دادن به شازده (چلمن میرزا) به خانة خانم شازده برود. خانم شازده افرا را برای این­که به عقد شازده درآورد به­ خانه­اش آورده­است. اما از آن­جا که افرا با آوردن یک عذر –پسر عمویی که نامزد اوست- این خواسته را نمی‌پذیرد، خانم شازده برای او پاپوش درست می‌کند و افرا متهم به دزدی می‌شود. هجوم اشرافیت فئودالی و هتک حرکت شدن افرا در همین نقطه رخ می‌دهد: در واقع در قالب از بین رفتن آبرو، متهم شدن افرا به دزدی و انتقالش به بازداشتگاه کلانتری است که افرا هتک حرمت می‌شود. خانم شازده به­عنوان عضوی از اشرافیت فئودالی، مسبب این عمل است. توصیف صحنه‌ای نیز که شروع این هتک حرمت است به مانند توصیف یک صحنهء تجاوز است: سرکار خادمی، مدیر فروشگاه و اهالی محل برای دستگیری افرا به خانة آن‌ها می‌روند. مادر افرا صحنه را این­گونه نقل می‌کند:

 

برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 7

Latest Images

Trending Articles